اسپانیا تحقیر شد و هلند خوشبخت، این البته همه ماجرا نبود و نیست، هواداران اسپانیا دلخور و سرخورده تمام شب را سرگردان و ناراحت در خیابانهای اطراف استادیوم به صبح رساندند و گاهی راه را برای هلندیهای سرخوش باز می کردند تا به جشن خیابانی خود بپردازند. هوادارانی که شاید راه هتل خود را هم گم کرده بودند چه رسد به حقیقت یک فاجعه ملی یا دلیل یک تحقیر.
اسپانیا در خط دفاعی خود بسیار مشکل داشت و ستارگان هلند بارها از روزنه های موجود در خط دفاعی اسپانیا بهره بردند، راموس و پیکه کاری از دستشان بر نمی آمد و شاید روبن با هر بار حمله خود احتمال به ثمر رساندن یک گل دیگر را تا مرز 100 درصد افزایش می داد. به راستی چند نفر در سراسر جهان چنین نتیجه ای را پیش بینی کرده بودند؟ کدام هوادار بدبین اسپانیایی باور داشت که تیمش در قدم اول اینگونه تحقیر شود؟
هلند نیز فوق العاده بود و نمی شود همه چیز را به اشتباهات و بد شانسیهای اسپانیا ربط داد، شاید اسپانیا آنقدرها هم که می گویند بد بازی نکرد، این هلند بود که رویایی بازی کرد و رویایی به پیروزی رسید. لاله های نارنجی فوق العاده کار کردند و نشان دادند که برای گرفتن حق خود از فوتبال جهان به برزیل آمده اند.
بازی در این گروه می تواند پیچیده تر از این هم بشود، منظور نویسنده تیمی است به نام شیلی که اتفاقا قدم اول خود را خوب و حساب شده برداشته است، شیلی برای شکست دادن اسپانیا انگیزه پیدا کرده و لابد بازیکنانی چون سانچس این طور تصور کرده اند که مانند روبن و فان پرسی می توانند راموس و پیکه را تحقیر کنند.
همه چیز به دو بازی آینده در این گروه بستگی دارد، این که هلند همچنان در اوج باشد و اسپانیا توان جبران این ناکامی تلخ و تاریخی را داشته باشد، این که استرالیا به زنگ تفریح سایرین تبدیل نشود و شیلی همچنان یک مدعی جدی برای صعود از این گروه باقی بماند. در این صورت است که این گروه به یکی از پیچیده ترین گروه های جام جهانی تبدیل خواهد شد.